سلام - .امیرسام هستم 26 سالمه تو این وبلاگ میخوام روزمرگی و دلنوشته و هر چیزی که به ذهنم رسید و بنویسم.این وبلاگ دومین وبلاگ منه بعد 7 سال.وبلاگ اولم متنهای احساسی و شعر بود یادش بخیر.19 سالم بود.با وبلا وای اگه بابام بفهمه...ادامه مطلب
عنوان وبلاگمو بخاطر این گذاشتم اگه بابام بفهمه چون من به عنوان پسر ته تغاری - یه خونواده 7 نفره خیلی مورد توجه خونواده ام و بین خواهر و برادرا روی من حساسیت زیادی داشتن و دارن.و این حساسیت ها ناخوداگاه وای اگه بابام بفهمه...ادامه مطلب
اولین - باری که به سرم زد ازدواج کنم تو عروسی داداش وسطیم بود.20 سالم بود و تازه صدام از حالت خروسی در اومده بود و چون کلا خوانوادگی تو صورتمون زیاد مو در نمیاد و سیبیلو نیستیم تازه سیبلام در اومده بود وای اگه بابام بفهمه...ادامه مطلب
تو خونواده ما بابام حکم شاه و داره و مادرم حکم وزیر یه رابطه خیلی حسنه هم باهم دارن که خیلی دل و زبونشون باهم دیگه یکیه.یعنی اگه پدرم به انجام یه کاری راضی نباشه مادرم هم همین نظرو دارهواین خیلی عرصه وای اگه بابام بفهمه...ادامه مطلب
کلا بچه شیطونی بودم و از این نظر خیلی رفتارام تحت کنترل داشتن.به قول مادرم 4 تا بجه بزرگ کردم و ندونستم کی بزرگ شدن کی زن گرفتن کی شوهر کردن ولی تو روزی صد بار منو نصفه جون کردیحقم داشت من انگار ورژنم وای اگه بابام بفهمه...ادامه مطلب